بنیاد هدایت | گفتوگو با حجتالاسلام ایرجی درباره تولید برنامههای رسانهای بنیاد هدایت
رسانههای معاند با روایتهای نادرست، چهرهای مخدوش از روحانیت ارائه دادهاند. بنیاد هدایت در پاسخ به این هجمه و برای بازتاب تجربههای واقعی امامان محله که در دل مردم زندگی میکنند، پروژههایی مانند «یکی از ما»، «مثل ماهی» و سامانه «تجربهنگار» را راهاندازی کرده است. جزئیات این ایدهها با حجتالاسلام ایرجی، مسئول عملیات بنیاد هدایت، بررسی شده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، مدتهاست روایتهای مخدوش، خوراک رسانههای معاند و اتمسفر رایج فضای مجازی شده تا به افكار عمومی بقبولاند لباس روحانیت كاربردی آنگونه دارد كه آنها تمایل دارند معرفی كنند. در این هیاهوی دروغین رسانهای، جای یک روایت زنده و مردمی خالی بود؛ روایتی از مردانی که نه با شعار، بلکه با گامهای آهسته اما مؤثر، در دل محلهها زیستهاند و برای گرهگشایی از دردهای مردم برخاستهاند. امامان محله، قهرمانان بیدوربین و بیرسانهاند؛ نه صدایی دارند، نه تصویری و نه ثبت و ضبطی از تجربههایشان. از همین جا بود كه برنامههایی چون «یکی از ما»، «مثل ماهی» و سامانه «تجربهنگار» در بنیاد هدایت شکل گرفتند؛ رسانههایی برای بازتاب هویت، تجربه و جهاد روزمره امامان محله. برای دانستن داستان پشتپرده این ایدهها و دغدغههایی که آنها را پدید آورد، با حجتالاسلام مجتبی ایرجی، مسئول عملیات بنیاد هدایت، به گفتوگو نشستیم.
*چه دغدغه یا خلأی باعث شد ایدههایی مثل برنامه «یکی از ما»، «مثل ماهی» و سامانه «تجربهنگار» شکل بگیرد؟
یکی از دغدغههای جدی ما این بود که وقتی خدمت امامان محله میرسیدیم، خیلی از فعالیتهای آنان بهدرستی معرفی نشده بود. میدیدیم یك امام محله که سالها زحمت کشیده و کارهای بزرگی کرده، هیچوقت کارش دیده نشده است. این برای ما زنگ خطر بود. امام محلهای که در میدان حاضر است، باید احساس عزت و اثرگذاری کند. این شد که تصمیم گرفتیم دو مسیر را دنبال کنیم؛ یکی روایتگری از خودشان، یکی هویتبخشی از بیرون.
*برنامههای تلویزیونی «یکی از ما» و «مثل ماهی» در این مسیر چه نقشی ایفا کردند؟
برنامه «یکی از ما» دقیقاً برای همین طراحی شد؛ اینکه امامان محله بیایند و خودشان روایتگر زندگی و خدماتشان باشند. در برنامه «مثل ماهی» هم همین رویکرد ادامه پیدا کرد. برخی از امامان مستقیماً در برنامه شرکت میکردند، برخی دیگر ماجرای فعالیتشان دستمایه تولید یک قسمت از برنامه میشد.
*سامانه تجربهنگار چطور؟ آن هم در همین راستا شکل گرفت؟
تجربهنگار پاسخ به یک نیاز دیگر بود؛ اینکه خیلی از امامان محله در میدان، تجربههای ارزشمندی داشتند اما هیچکس از آنها خبر نداشت. ما گفتیم باید بستری باشد که این تجربهها ماندگار شود. سامانه «تجربهنگار» به همین منظور راهاندازی شد. جایی برای بارگذاری تجربههای موفق امامان؛ چه بهصورت متن، چه صوت و چه ویدیو. هدف این است که اگر به فرض یك امام محله در خراسان جنوبی راهکاری برای کاهش طلاق داشته، امام دیگری در خوزستان یا تهران بتواند از آن بهرهمند شود. این یعنی اشتراک تجربه، یعنی شبکه هوشمند از امامان مسئلهمحور.
*چرا تصمیم گرفتید از خود روحانیون فعال در میدان به عنوان سوژه اصلی این برنامهها استفاده کنید؟ این انتخاب چه ویژگی منحصر به فردی به برنامه داد؟
علت اینکه ما از روحانیون فعال استفاده کردیم این بود که این تصویر نادرست از بین برود که روحانیون در مسجد کاری انجام نمیدهند و فقط برای اقامه نماز میآیند و میروند. میخواستیم الگوهایی را که وجود دارند به دیگران نشان بدهیم؛ الگوهایی که میشود از آنها یاد گرفت. اگر در محلهای امام محلهای هست که میگوید من نمیتوانم کاری انجام دهم، میشود این نمونهها را به او نشان داد و از او مطالبه کرد. امام محلهای که میگوید نمیشود، بداند که نمونههایی وجود دارند که توانستهاند. میشود نشست، دید، یاد گرفت و کار و فعالیت را آغاز کرد.
*بهنظر شما تفاوت محتوایی و رسانهای این سه برنامه در چیست؟ مثلاً سامانه «تجربهنگار» چه تفاوتی با «یکی از ما» و«مثل ماهی» دارد؟
تفاوت سامانه «تجربهنگار» با آن دو برنامه دیگر این است که در «تجربهنگار»، تجربهها صرفاً ثبت میشوند تا دیگران بتوانند آنها را مشاهده کنند و خودشان نیز بیایند و تجربههایشان را به اشتراک بگذارند. اما در «یکی از ما» و «مثل ماهی»، تفاوت در این است که امام بهصورت حضوری و در قالب پخش زنده در برنامه شرکت میکند و تجربهای که داشته را مطرح مینماید و بهنوعی فعالیتهای عمومیاش را برای مخاطبان بازگو میکند. البته هویت محوری همه این برنامهها یکیست؛ همه به نوعی کارکرد هویتبخشی دارند، اما تفاوتشان در مدلها و شیوههای این هویتبخشی است.
*بر چه مبنایی روحانیون شرکتکننده در این برنامه انتخاب میشوند؟ چه شاخصهایی برای گزینش دارید؟
مبنای انتخاب، فعالیتهای خود امام جماعت است. ما شاخصهایی را برای گزینش تعریف میکنیم و روحانیونی که این شاخصها را دارا باشند و از طرفی تمایل و فرصت حضور در برنامه را داشته باشند، برای شرکت در برنامه معرفی میشوند. در ادامه، صدا و سیما با آنها مصاحبهای انجام میدهد و در صورت تأیید، آن روحانی در برنامه حضور پیدا میکند.
*در برنامه تلویزیونی «یکی از ما» تأکید خاصی بر حضور اجتماعی روحانیون در دل مردم وجود داشت؛ چطور سعی کردید این حضور را واقعی و باورپذیر نشان دهید؟
با استفاده از روایتسازی و داستانپردازی این هدف را دنبال کردیم. یعنی ماجرایی از همان اتفاقی که در میدان رخ داده، بازسازی و فیلمبرداری شد. سپس با استفاده از آن داستان، فضایی ایجاد کردیم که مخاطب بتواند آن تجربه را لمس کند و با آن ارتباط واقعی و باورپذیر برقرار کند.
*چرا در این برنامهها سراغ خودِ روحانیون رفتید تا روایتگر فعالیتهایشان باشند. آیا بهتر نبود مردم محل، روایتگر نقش و تأثیر آن روحانی در منطقه خود باشند تا نگاه بیرونی و روایت دیگران از این جنس فعالیتها شکل بگیرد؟
واقعیت این است که محدودیتهای بودجهای، هم در صداوسیما و هم در نهادهای متولی تولید چنین برنامههایی، باعث میشود اجرای برنامه بهصورت سادهتری انجام شود تا اصل برنامه از بین نرود. رفتن به دل منطقه، استفاده از ظرفیت مردم، ضبط و مصاحبه میدانی، طبیعتاً نیازمند بودجه تولید جداگانه است که در حال حاضر فراهم نشده است؛ وگرنه علاقهمندی برای انجام چنین کاری، هم از سوی ما و هم از سوی صداوسیما وجود دارد.
*برخی معتقدند وقتی خودِ یک روحانی درباره خودش صحبت میکند، امکان دارد مخاطب، آن را نوعی خودنمایی یا بزرگنمایی تلقی کند؛ شما چطور این نگاه را مدیریت میکنید؟
برای مقابله با این خطر، تلاش میکنیم تصاویری را که در برنامه پخش میشود به گونهای انتخاب کنیم که مستند و عینی باشد. همچنین گاهی در میانه برنامه، مصاحبهای با یکی از اهالی همان منطقه گرفته میشود که دیدگاه دیگران را نیز منعکس کند. با این حال، برای اینکه این نگاه بیشتر از بین برود و روایت باورپذیرتر شود، نیازمند بودجه بیشتری هستیم که بتوانیم پوشش دقیقتر و متنوعتری داشته باشیم.
*آیا بنیاد هدایت یا تیم تولید تجربهای داشتهاند که مردم پس از دیدن این برنامهها خودشان تماس بگیرند و پیشنهاد دهند که در شهر یا محله ما هم چنین روحانی فعالی وجود دارد؟
بله، هم در بنیاد هدایت و هم در روابط عمومی برنامههای «مثل ماهی» و «یکی از ما» تعداد قابل توجهی معرفیهای مردمی داشتیم که گاهی حتی در سرکشیهای خودمان آنها را ندیده بودیم. معمولاً در بنیاد هدایت به دلیل پوشش گسترده مساجد شاخص، کم پیش میآید مسجدی از دید ما پنهان بماند، اما این برنامهها باعث شدهاند تا برخی موارد و فعالان محلی که قبلاً به چشم ما نیامده بودند نیز معرفی و دیده شوند.
*آیا برنامهای برای ادامه این مسیر در قالب فصلهای جدید یا قالبهای متفاوت دارید؟
بله، برای سه دوره برنامه یکی از ما، سوژههای جدید معرفی شدهاند. «مثل ماهی» هم که در حال حاضر در حال پخش است، همچنان از ظرفیتهای افراد مختلف استفاده میکند. همچنین سامانه «تجربهنگار» به صورت مستمر در موضوعات مختلف فعال است؛ تیم تجربهنگار با مراجعه به افراد مختلف، بر اساس شناسنامه امامان یا معرفی مناطق، گفتگوها را انجام میدهد و موضوعات را تکمیل میکند تا در هر حوزهای یک تجربه شاخص در سامانه ثبت شود.
*چه کسی تصمیم میگیرد که کدام تجربه منتشر شود و کدام نه؟
تجربهها توسط تیم «تجربهنگار» معاونت آموزش بنیاد هدایت بررسی میشوند. این تیم یک شورا دارد که درباره انواع سوژهها بحث و بررسی میکند و سوژههای شاخص و نابتر را انتخاب میکنند تا منتشر شوند. مخاطبان این سایت عمدتاً روحانیون هستند و فعالیتهای ما در بنیاد هدایت به مقوله مسجد متمرکز است. بنابراین، ما عمدتاً سراغ مسجد میرویم، اما فقط روحانیون حضور ندارند؛ محور اصلی فعالیت، امام مسجد است ولی به کنشگران مسجدی دیگر نیز توجه داریم و آنها را هم وارد فرآیند میکنیم.
*قرار است تجربهنگار فقط آرشیو باشد یا بستری برای یادگیری و گفتوگو هم دارد؟ مثلاً دوره آموزشی یا اتاق گفتوگوی آنلاین هم در نظر دارید؟
تجربهنگار علاوه بر اینکه یک آرشیو است، بستری برای یادگیری و گفتوگو نیز محسوب میشود. به این صورت که امام محلهای که تجربهای دارد، میتواند با امام دیگر ارتباط برقرار کند و از تجربیات هم بهرهمند شوند. در نسخه جدید سایت، انشاءالله این امکان فراهم خواهد شد که امامها بتوانند به صورت مستقیم با یکدیگر ارتباط بگیرند و درباره نحوه اجرای فعالیتها در مساجدشان تبادل نظر کنند. از طرفی، در رسانه هم میتوانیم آیتمهای مختلفی به این برنامه اضافه کنیم؛ مثلاً تئاتر بچهمسجدیها، مسابقات مسجدیها و برنامههای مرتبط که بتواند فضای صدا و سیما را پر کند. همچنین برنامهریزیهایی انجام شده که تیمهای صدا و سیما از ظرفیتهای استانی استفاده کنند و در استانها ضبط برنامه داشته باشند و آن را به شبکههای مختلف ارجاع دهند. برای نمونه، اداره کل سازمان تبلیغات استان سمنان با صدا و سیمای این استان همکاری کرده و برنامهای به نام «مسجد نشان» تولید کردهاند که در قالب مستند از مساجد و فعالیتهایشان فیلمبرداری و گفتگو میکنند و این برنامه به صورت هفتگی در شبکه قرآن پخش میشود. این مدل همکاری میتواند در سراسر کشور گسترش یابد و با تامین پوشش مالی مناسب، ظرفیتهای موجود را به خوبی در رسانه ملی به نمایش بگذاریم.
1404/07/19